ابلاغ مراتب ثبت ملی ۱۱ اثر فرهنگی‌تاریخی به استاندار مازندران

در یکی از نامه‌های دکتر علی‌اصغر مونسان خطاب به احمد حسین‌زادگان آمده است:

«در اجرای بند (ج) ماده واحده قانون تشکیل سازمان میراث‌فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و بند ششم ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراث‌فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی مبنی بر ثبت آثار ارزشمند منقول و غیرمنقول فرهنگی‌تاریخی کشور در فهرست آثار ملی و فهرست‌های ذی‌ربط، مراتب ثبت اثر فرهنگی‌‌تاریخی “ویلای دو هتل رامسر” واقع در استان مازندران، شهرستان رامسر، بخش مرکزی، شهر رامسر، خیابان سخت‌سر، ضلع شرقی بنای تاریخی هتل قدیم که پس از طی تشریفات قانونی لازم به شماره ۳۲۴۹۴ مورخ ۹۹/۳/۲۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، ابلاغ می‌شود.

اثر مذکور تحت حفاظت و نظارت این وزارت است و هر گونه دخل و تصرف یا اقدام عملیاتی که منجر به تخریب یا تغییر هویت آن شود برابر مواد ۵۵۸ لغایت ۵۶۹ از کتاب پنجم قانون مجازات‌های اسلامی، تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده، جرم محسوب می‌شود و مرتکب مشمول مجازات‌های قانونی خواهد شد و مرمت و بازسازی اثر صرفا با تأیید و نظارت این وزارت ممکن خواهد بود.»

همچنین در دیگر نامه‌های دکتر مونسان به استاندار مازندران، مراتب ثبت ۱۰ اثر فرهنگی‌تاریخی دیگر به شرح زیر به او ابلاغ شده است:

  1. «ویلای سه هتل رامسر» واقع در شهرستان رامسر، بخش مرکزی، شهر رامسر، خیابان سخت‌سر، ضلع شرقی بنای تاریخی هتل قدیم به شماره ۳۲۴۹۵ مورخ ۹۸/۳/۲۸،
  2. «کانون فرهنگی شاهد» واقع در شهرستان تنکابن، بخش مرکزی، شهر تنکابن، بعد از پل چشمه گیله، خیابان امام خمینی به شماره ۳۲۵۵۴ مورخ ۹۸/۴/۳۰،
  3. «ساختمان دادگستری» واقع در شهرستان ساری، بخش مرکزی، شهر ساری، میدان امام حسین، اداره دادگستری ساری به شماره ۳۲۷۷۷ مورخ ۹۸/۳/۲۰،
  4. «مسجد مصطفی‌خان» واقع در شهرستان ساری، بخش مرکزی، شهر ساری، میدان ساعت، چهارراه برق به شماره ۳۲۷۸۶ مورخ ۹۸/۳/۲۰،
  5. «محوطه الیت» واقع در شهرستان چالوس، بخش مرزن‌آباد، دهستان کوهستان، روستای الیت به شماره ۳۲۸۴۸ مورخ ۹۸/۱۰/۱۰،
  6. «پل فلزی چالوس (فهرست میراث صنعتی) واقع در شهرستان چالوس، بخش مرکزی، شهر چالوس، ضلع غربی میدان معلم به شماره ۳۲۸۴۹ مورخ ۹۸/۹/۱۶،
  7. «کارخانه پنبه پاک‌کنی بابل (فهرست میراث صنعتی) واقع در شهرستان بابل، بخش مرکزی، شهر بابل، میدان اوقاف، خیابان معلم، اداره جهاد کشاورزی بابل به شماره ۳۲۸۵۱ مورخ ۹۸/۹/۱۶،
  8. «پل جاده شاه‌عباسی (فهرست میراث صنعتی) واقع در شهرستان گلوگاه، بخش مرکزی، شهر گلوگاه، جنگل‌های توسکا چشمه، جنگل مشی، راه سنگی به شماره ۳۲۸۵۲ مورخ ۹۸/۹/۱۶،
  9. «تونل راه‌آهن گدوک (فهرست میراث صنعتی) واقع در شهرستان سوادکوه، بخش مرکزی، دهستان راستویی، روستای گدوک به شماره ۳۲۸۵۳ مورخ ۹۸/۹/۱۶،
  10. «مسیر ناصری» واقع در شهرستان چالوس، بخش مرزن‌آباد، دهستان کوهستان، روستای ولی‌آباد به شماره ۳۲۸۷۵ مورخ ۹۸/۹/۱۷.

منبع: میراث آریا

مرتبط:

آب بندان _جاذبه جدید روستاهای هدف گردشگری مازندران

آبشار اسپه او _آب سفید مازندران

احیای گردشگری مازندران با سفرهای هوشمند

مشکل طاق بستان مرتفع شد

امید قادری مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کرمانشاه در گفت‌گو با خبرنگار میراث آریا درباره مسدود کردن در ورودی مجموعه تاریخی طاق بستان که روز گذشته توسط شهرداری انجام شد، گفت: «این کار، اشتباهی از سوی شهرداری منطقه پنج بود و بدون هماهنگی با شهردار انجام شد که با تماس تلفنی بنده با اقای طلوعی شهردار کرمانشاه مرتفع شد.»

او با اشاره به اینکه شهردار از موضوع اطلاعی نداشت، افزود: «شهرداری منطقه پنج این حکم را به طور عام برای تمامی اماکن منطقه که جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰ را پرداخت نکرده‌اند اجرا کرد و بدون هماهنگی و اطلاع در ورودی این مجموعه را که یک مکان عمومی و دولتی محسوب می‌شود، مسدود کرد. پس از  دستور شهردار سریعا سازه از جلوی درب ورودی طاق بستان برداشته شد.»

قادری با بیان اینکه برای ملغی شدن حکم کمیسیون ماده ۱۰۰ شکایت کرده‌ایم، گفت: «این موضوع در دیوان عدالت اداری مطرح شده و در حال بررسی است و از آنجا که ما در مجموعه‌های خود اجازه ساخت و ساز داریم، به زودی رای نهایی به نفع میراث‌فرهنگی صادر می‌شود.»

منبع:میراث آریا

مرتبط:

شهرداری کرمانشاه “تاق بستان” را بست

لباس را وارونه بر تن طاق بستان می‌کنند!

ناگفته‌هایی از گردشگری جنگ در کرمانشاه

صیانت از قبرستان “ابن بابویه” برای پاسداشت مفاخر ری

یک ری شناس و استاد دانشگاه فرهنگیان گفت: صیانت از بنا و قبور واقع در قبرستان ابن بابویه برای پاسداشت فرهنگ و داشته‌های فرهنگی خطه ری و نیز تکریم مفاخر و مشاهیر کشورمان ضروری است.

احمد ابوحمزه  درباره ویژگی های قبرستان های تاریخی ری، اظهار داشت: ابن بابویه را باید نخستین آرامستان تهران و ری به حساب آورد و حتی قبرستان های موجود در تهران مثل دولاب و ظهیرالاسلام، امامزاده های عبدالله، یحیی و صالح نیز از نظر قدمت در جایگاه های بعدی نسبت به آن قرار دارند.

دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع ابن بابویه در تاریخ ری اظهار داشت: شیخ صدوق خود بخاطر شخصیت علمی و اثرگذار در تاریخ تشیع مورد تکریم است و گام های مهمی در بسط و گسترش فرهنگ شیعه در دوران خود برداشته است.

وی افزود: علاوه بر آن قرار گرفتن آرامگاه شیخ صدوق در این منطقه بر اهمیت قبرستان ابن بابویه افزوده است زیرا وی نیز از بزرگان شیعه در ایران به شمار می رود.

ابوحمزه با یادآوری اینکه برخی تاریخدانان سابقه و قدمت آرامستان ابن بابویه را به پیش از دوران اسلامی نسبت می دهند اظهار داشت: با این اوصاف دست کم می توان گفت که در ۲۰۰ سال گذشته افراد و شخصیت های مهمی که در دوران قاجار و پهلوی اول و دوم در گستره تهران زیست می کردند، در این آرامستان دفن شده اند که برخی از آنان از روحانیان و شخصیت های سرشناس به شمار می روند.

وی حضور شخصیت های معروف دوره قاجار و بعد چهره هایی چون میرزاده عشقی و حتی در دوره پهلوی دوم شهدای واقعه ۳۰ تیر، دکتر فاطمی و بزرگان و هنرمندانی همچون بهزاد، دهخدا، نسیم شمال، تختی را مورد اشاره قرار داد و گفت: در حقیقت می توان گفت ابن بابویه در آن دوران جایگاه بهشت زهرای کنونی را برای ساکنان تهران و ری داشته است.

عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان در ادامه به تخریب بافت این آرامستان اشاره کرد و گفت: در دورتادور ابن بابویه همچون بهشت زهرای امروزی آرامگاه های خصوصی و خانوادگی بنا شده بود اما در دهه ۷۰ خورشیدی که میراث فرهنگی هم نظارتی بر این مکان نداشت، این آرامگاه ها را با هدف بهسازی آرامستان تخریب کردند.

وی افزود: تخریب قبور، بناها و حتی بافت باغ و فضای سبز ابن بابویه در حالی در سه دهه اخیر صورت گرفته که در بناهای آن هنر دوره قاجار و پهلوی اول دیده می شد و می توان گفت به نوعی بیان کننده نوع فرهنگ و  معماری آن دوران بود.

ابوحمزه تاکید کرد: این تغییرات گسترده سبب شد تا روح تاریخی ابن بابویه آسیب ببیند در حالی که این مکان باید در پیش از انقلاب به عنوان یک اثر میراث فرهنگی به ثبت می رسید.

وی خاطر نشان کرد: در سایر کشورها و بویژه در کشورهای اروپایی شاهدیم که آرامستان ها به مثابه یک اثر فرهنگی صیانت می شوند زیرا بازگوکننده فرهنگ ها در دوره های مختلف تاریخی هستند.

این کارشناس رشته ایران دوران اسلامی اظهار داشت: حتی در کشور عراق که شاید توجه چندانی به بناها و میراث تاریخی نشود، می بینیم که قبرستان «وادی السلام» در شهر نجف بافت خود را از قرن ها پیش حفظ کرده و از این منظر به نوبه خود یک اثر و داشته تاریخی برای این کشور به شمار می رود.

وی با اشاره به قدمت ۹ هزار ساله شهرستان ری اظهار داشت: با این وجود دیدیم که در سال های اخیر به بهانه بازسازی و بهسازی آرامستان، قبور تسطیح و سنگ قبرها ویران شدند.

ابوحمزه از بی توجهی به بنای اصلی محوطه بابویه نیز انتقاد کرد و گفت: آینه کاری های این بنا حتی قدیمی تر از آینه کاری کاخ گلستان است و حتی می تواند این اثر تاریخی و مجموعه فرهنگی اطراف آن ثبت جهانی شود.

این ری شناس این نقد را به متولیان قبرستان ابن بابویه وارد کرد که با کار تسطیح و یکسان سازی قبور، روشی در پیش گرفته اند تا قبرستان تاریخی مثل ابن بابویه در عمل شبیه قبرستان آمریکایی ها شود زیرا در آمریکا قبرها یک شکل و یکدست ساخته می شوند.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: آرامستان ابن بابویه از ۲ جهت برای تاریخ و فرهنگ این سرزمین اهمیت دارد؛ نخست از نظر قدمت تاریخی و بناها و حتی قبور و سنگ تراشی های و نقوش هنری آن و دیگری از نظر مفاخر و مشاهیری که در خاک آن خفته اند.

ابوحمزه اظهار داشت: بزرگان و مشاهیری که در ابن بابویه خفته اند، خود بیانگر بخشی از هویت و تاریخ این سرزمین هستند و با تخریب قبور آنها، یعنی چیزی برای آیندگان نمی گذاریم و نسل های آینده را از داشته های تاریخی و فرهنگی خود محروم می کنیم.

وی مشکل اصلی را در نبود متولی واحد دانست و اظهار داشت: هر اداره و دستگاهی که با حوزه فرهنگ سر و کار دارد، حرف خود را می زند؛ مثلا در بحث حفظ قبرستان ها به عنوان یک داشته فرهنگی و تاریخی می بینیم که به یک باره شهرداری تدفین جدید را ممنوع می کند، با محدود شدن تدفین ها به یکباره مشکل سلطان قبر ظهور می کند، میراث فرهنگی خود را متولی امر معرفی می کند که برای صیانت از آثار بودجه و امکانات در اختیار ندارد و دست آخر و پس از آنکه کار از کار گذشت هیچ کس مسئولیت نمی پذیرد.

وی با اشاره به اینکه حواشی اخیر پیش آمده پیرامون ابن بابویه و کشف سکه های قدیمی در این قبرستان سبب شد تا رییس اداره اوقاف شهرری تغییر کند، ابراز امیدواری کرد که مدیر جدید در تعامل با دوستداران میراث فرهنگی، راه متفاوتی را در حفظ این خطه تاریخی در پیش گرفته و جلوی تخریب تاریخ را بگیرد.

این ری پژوه تاکید کرد: باید پرسید از بین بردن تاریخ ۹ هزار ساله ری که آرامستان ابن بابویه یکی از نشانه های آن است، چه سودی برای آینده این سرزمین دارد و چرا حتی باید درختان چند صدساله آن خشک شوند؟

ابوحمزه اظهار داشت: انتظار می رود متولیان امر تخریب میراث و آثار فرهنگی مستقر در ابن بابویه را کنار بگذارند.

آرامستان ابن بابویه نخستین گورستان شهر ری است که بسیاری از مشاهیر ایران در آن دفن هستند؛ نام این گورستان برگرفته از نام محمد بن بابُویه معروف به شیخ صدوق یکی از فقها و دانشمندان شیعه است که آرامگاه او در آن جا واقع شده‌ است.

از افراد مشهوری که در این گورستان دفن شده‌اند می‌توان به حسین فاطمی، غلامرضا تختی، رحیم مؤذن زاده اردبیلی، علی‌اکبر دهخدا، محمدعلی فروغی، حسین بهزاد، میرزاده عشقی، نسیم شمال و نیز کشته‌شدگان قیام ۳۰ تیر در حمایت از دولت محمد مصدق اشاره کرد.

منبع:ایرنا

مرتبط:

غار آویشو در ماسال، از شگفت انگیزترین غارهای ایران

نگاهی به ابريشم بافی و سابقه دیرینه آن در استان گلستان

دشت مرگور _نویافته‌ای از معماری صخره‌ای در ارومیه

غار آویشو در ماسال، از شگفت انگیزترین غارهای ایران

غار آویشو یکی از شگفت انگیزترین غارهای ایران است که در این مطلب قصد داریم درباره غار آویشو در ماسال اطلاعاتی را ارائه دهیم پس با ما همراه باشید تا با این غار زیبا و جذاب بیشتر آشنا شوید.

ماسال کجاست؟

شهر ماسال شهرستانی بسیار زیبا در استان گیلان است و طبیعت خیره کننده ی آن حتی برای افرادی که سال های سال در آن زندگی کرده اند، هنوز هم تازگی دارد. سرتاسر ماسال به اندازه ای دیدنی است که کل آن شبیه یک تابلوی نقاشی بزرگ به نظر می رسد و از قدم به قدم آن باید دیدن کرد  و گذر روزها و سال ها شما را از آنجا سیر نمی کند. که امروز در بیتوته قصد داریم شما را با غار آویشو یکی از جاذبه های بسیار دیدنی ماسال آشنا کنیم.

غار آویشو

غار آویشو کجاست؟

غار آویشو در شهرستان ماسال قرار دارد و یکی از غارهای شگفت انگیزی است که در دل کوه های شهر شاندرمن قرار گرفته است و از جمله غارهای دیدنی و زیبایی است که در بین گردشگران محبوب شده است.

غار آویشو با دهانه ‌ای بسیار بزرگ به ارتفاع ۱۹ متر و عرض ۱۴ متر از غارهای بی ‌نظیر استان گیلان است و تاکنون بیش از ۲ هزار متر از عمق غار توسط غارنوردان و کوه‌ نوردان محلی کشف‌ شده و به آن لقب طولانی‌ ترین غار ایران را داده اند.

آبیشوی، آویشو، آویشوی از نام‌های مختلف این غار است که به زبان تالشی است و به معنی محل فرورفتن آب است. گفته می‌شود این غار نام خودر از چشمه‌ای که در نزدیکی آن قرار دارد، گرفته است.

از جمله ویژگی هایی که غار آویشو، را از سایر غارها متمایز کرده است، بقایایی از پوسته اقیانوسی پالتو تنیس است که آثار آن نیز بر روی سنگ هایی در مجاورت غار دیده می شود. غار آویشو همچنین از جمله غارهای رودخانه ای می باشد. در غار آویشو ۷ آبشار و صدها قندیل به همراه ستون هایی آهکی که عظمت بالایی هم دارند نیز وجود دارد. در این غار تا چشم کار می‌کند، اشکال متنوع آهکی منحصربه‌فرد خواهید دید.

غار آویشو

وضعیت آب و هوای غار آویشو در ماسال:

آب‌وهوای ماسال شاندرمن معتدل و مرطوب هست و به دلیل قرار گرفتن در منطقه کوهپایه‌ای از هوایی سردتر در مقایسه با سایر نقاط استان برخوردار است.

آدرس غار آویشو:

برای دسترسی به غار آویشو می بایست از شهرستان ماسال، شهر شاندرمن به سمت روستای سیاه مرد عبور کنید این غار در نزدیکی روستاهای «چاله سرا» و «انده چر» قرار دارد و برای رسیدن به آن باید خودتان را به شاندرمن برسانید و سپس به‌سمت روستای سیاه مرد و از آنجا به روستای چاله سرا بروید و بعد از کنار بقعه‌ی «درویش شاه امیر»، راه غار را در پیش بگیرید.

مسیر دیگری که می توانید انتخاب کنید از جاده تفنگ راه رو به روی جنگل خون ماسال است که در حدود ۳ – ۴ کیلومتر مسیر خاکی دارد ولازم است بدانید که این جاده از لحاظ زیر ساخت مشکلات زیادی دارد.

مرتبط:

سفری رویایی به اولسبلنگاه ماسال

ییلاقات رویایی و شگفت انگیز ماسال گیلان

بهترین زمان سفر به بام سبز ایران، ماسال

نکاتی برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد

انتخاب یک مکان مناسب برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد شما را از سرما در طول روز و  شب حفظ خواهد کرد.

فصل سرما همیشه جذابیت ها و زیبایی های خاص خودش را برای سفر و کمپینگ دارد. جذابیت هایی که نمی توان به راحتی از کنار آنها رد شد و به بهانه سرما از آنها چشم پوشی کرد.

معضل مهم خیلی از کوهنوردان و طبیعت گردان در پائیز و زمستان یا حتی ابتدای فصل بهار، دمای پائین هوا در شب و خوابیدن در سرما است. با ما همراه باشید تا با نکات بیشتری در مورد ی طبیعت گردی و کمپ زدن در هوای سرد آشنا شوید.

بررسی پیش بینی های هواشناسی

فراتر از تحقیق در مورد آب و هوای منطقه مورد نظر، بهتر است به صورت منظم پیش‌بینی آب و هوا را برای هر کجا که میخواهید بررسی کنید. حتی اگر برای یک شرایط خاص زمستانی در یک مکان خاص آماده باشید، درصورتی که سفر شما هم زمان با باد و باران و یا کولاک شدید باشد، امکان دارد دچار مشکل شوید. همچنين، درصورتی که در منطقه ای کوهستانی با برف عمیق هستید، در پیش‌بینی بهمن محلی به روز باشید و مطمئن باشید که میتوانید منطقه های پرخطر را بشناسید و از آن ها اجتناب کنید.

انتخاب مکان مناسب برای کمپ زدن

انتخاب یک مکان مناسب برای کمپ زدن در زمستان و هوای سرد شما را از سرما در طول روز و به ویژه شب حفظ خواهد کرد. محل کمپینگ باید از رودخانه دور باشد، جریان آب همیشه محیط پیرامون خود را خنک و سرد نگه می دارد. وزش باد هم در فصل های سرد از سایر عواملی است که کمپینگ در شب را سخت می کند. برای جلوگیری از وارد شدن باد به چادر از یک سد حفاظتی مثل تخته سنگ بزرگ یا تنه درخت میتوان استفاده کرد. دقت داشته باشید مکانی که برای کمپ زدن انتخاب می کنید مسطح بوده و نسبت به محیط اطراف خود در سطح بالاتری باشد. از کمپ کردن در منطقه های تورفته مثل دره ها پرهیز کنید چراکه در هنگام وزش باد شدید این نوع از مناطق در دام بادگیر می افتند.

درصورتی که نمیخواهید روی برف چادر بزنید و درصورتی که چنین گزینه ای نیست، قبل از برپایی چادر باید اطمینان حاصل کنید که برف بسته شده است، چون برف سست در زیر شما ذوب می شود. این کار را میتوانید با زیر پا گذاشتن کفش های برفی، اسکی یا فقط چکمه های خود انجام دهید. بسته به عمق برف، میتوانید یک دهلیز و مسیر برای چادر زدن پیدا کنید.

کمپ زدن

چادر مناسب انتخاب کنید

برای کمپ زدن در زمستان حتما چادر مناسب تهیه کنید. داشتن چادر های مخصوص زمستان و آب و هوای سرد، در تغییرات شدید جوی بسیار مفید میباشد. برف، طوفان و باران، همگی دمای چادر شما را پائین می آورند. پس نیاز به چادری دارید که دربرابر این ریزش ها، عایق باشد. مثلا چادر هایی که دو لایه هستند و دما را تا حد امکان در خود نگه می دارند.

غذای مناسب بخورید

خوردن غذا مثل اضافه کردن سوخت بر روی آتش است. با خوردن غذا سوخت و ساز بدن برای هضم کردن آغاز می شود، دمای داخل بدن با این عمل زیاد می شود، و این گرما در داخل رگهای خونی گردش پیدا می کند.

بسياري از افردی که برای نخستین بار به کمپینگ میروند برای این که حجم بار خود را کم کنند ترجیح می‌دهند از غذاهای کنسرو شده استفاده کنند. ولی مصرف غذاهای گرم و دارای گوشت قرمز بدن شما را پیش از خواب گرم خواهد کرد. بدن برای هضم غذاهای دارای گوشت قرمز و چربی نسبت به کربوهیدرات ها متابولسیم کمتری استفاده می کند. مخلوط پنیر و روغن زیتون یک وعده غذایی سبک ولی بسیار مغذی می باشد.

برای میان وعده در حین روز تلاش کنید از شکلات و نوشیدنی های انرژی‌زا استفاده کنید. این موادغذایی علاوه‌براین که شما را سریع سیر می کنند، سبب گرم تر شدن بدن هم خواهند شد.

کیسه خواب همراه داسته باشید

علاوه بر چادر های زمستانی و چهار فصل، شما نیاز به یک کیسه و تشک خواب راحت و عالی دارید. احتمالا برای خيلي ها خرید یک کیسه خواب گرم، پایان ماجرا باشد ولی شما احتیاج به یک زیرانداز گرم و ضخیم دارید تا عایقی بین شما و زمین سرد باشد. مطئمن شوید تا کیسه خواب شما از درجه گرمایی خوبی بهره مند است و همچنين برای بالابردن دما و گرم ماندن بیشتر، چند لایه ” لاینر کیسه خواب ” هم با خود داشته باشید.

کمپ زدن

استفاده از کیسه آب گرم

از کیسه آب گرم استفاده کنید. در صورتی که کیسه آب گرم در دسترستان نبود روی یک بطری خالی آب جوش بریزید تا بعد از ریختن آب جوش داخل آن بطری تغيير شکل ظاهری ندهد. بعد از پر کردن بطری از بسته شدن کامل در بطری مطمئن شوید بعد از آن بطری یا کیسه آب گرم را نیم ساعت پیش از خواب داخل کیسه خواب قرار دهید.

– نوشیدنی گرم بنوشید

در کمپ های زمستانی باید آب بیشتری بنوشید. بدنتان برای تنظیم دما از آب استفاده می کند و چون کمتر عرق می کنید حواستان به کم شدن آب بدنتان نیست.

نوشیدنی گرم بخورید. از فلاسک ها و ماگهای عایق استفاده کنید. می توانید بطری یا ماگتان را در کوله تان قرار دهید تا بیشتر عایق گرما باشد.

لوازم اورژانسی و مهم در آب و هوای سرد زمستانی

* بسته لوازم برای روشن کردن آتش با کبریت و فندک ضد آب

* ۳ یا ۴ قطعه از فوم عایق پلاستیکی

* کیسه خواب و پتوی مناسب

* کلاه و دستکش اضافی

* لباس اضافی از جنس پشم گوسفند

* پاکت آتروپات گرمایی جیبی

* کیسه آب گرم

مرتبط:

لوازم مورد نیاز برای کمپینگ یک شبه

پارک جنگلی عباس میرزا

کال جنی _دره ی ناشناسی در دل طبس

روستای بوژان

بوژان  روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است. خانه‌های این روستا به شکل پلکانی است. بوژان در۱۳ کیلومتری شمال شرقی نیشابور و در دامنه ارتفاعات جنوبی رشته کوه بینالود، قرار دارد. ارتفاعات بلند، باغات سرسبز، آبشار، حواشي رودخانه و بافت مسکوني پلکاني، روستاي بوژان را به يکي از مراکز مهم گردشگري شهرستان نيشابور تبديل کرده است.

باغ‌هاي ميوه، پيرامون روستاي بوژان گسترده شده‌اند که در فصول مختلف سال، چشم‌اندازهاي رويايي و رنگارنگي پديد مي آورند و دوستداران طبيعت را مشعوف مي‌کنند.

بوژان با ارتفاع ۱۶۰۰ متر در ۱۳ کیلومتری شمال شرق نیشابور و ۱۲۰ کیلومتری مشهد واقع شده. بافت این روستا به شکل پلکانی است و از معماری سنتی و خاصی الهام گرفته که بازدید از آن خالی از لطف نیست.

روستای بوژان مروارید گردشگری نیشابور به حساب می آید. شهر نیشابور یکی از شهرهای مهم و پر رونق گردشگری ایران بوده است. در هنگام ورودتان به نیشابور می توانید از جاده آسفالتی که به این شهر ختم می شود، وارد  این روستای زیبا با آب و هوایی خاص و طبیعتی منحصر به فرد شوید.

این روستای کوهستانی که در دره جنوبی بینالود قرار گرفته دارای آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستان های سرد و تابستان های معتدل است. این وستا با مختصات جغرافيايي ۵۸ درجه و ۵۸ دقيقه طول شرقي و ۳۶ درجه و ۱۴ دقيقه عرض شمالي، در ۱۳ کيلومتري شمال شرقي نيشابور و ۱۲۰ کيلومتري مشهد قرار گرفته است.

روستاي کوهپايه‌اي بوژان در ارتفاعات جنوبي رشته کوه بينالود استقرار يافته و ارتفاع آن از سطح دريا ۱۶۰۰ متر است.

شرايط مساعد اقليمي مانند آب و هواي معتدل و منابع غني آب، تأثير فراواني در شکل‌گيري روستاي بوژان به جا نهاده‌اند. بناي امام‌زادة روستا قدمت طولاني دارد.

روستاي کوهپايه‌اي بوژان بافت مسکوني متمرکزي دارد. اين روستا در شيبي ملايم استقرار يافته و کوچه‌هاي پيچ در پيچ و نامنظمي دارد. معماري سنتي روستاي بوژان، بسيار زيبا و شبيه به روستاهاي پله‌اي است.
خانه‌هاي روستا، با سقف‌هاي مسطح به صورت پلکاني احداث شده‌اند و چشم‌انداز بسيار زيبايي را در دامان کوه پديد آورده‌اند.
فضاهاي خانه‌هاي روستا شامل اتاق‌هاي خواب و استراحت، مهمان‌خانه، آشپزخانه، سرويس بهداشتي، انبار مواد غذايي، علوفه و طويله است.
مصالح به کار رفته در ساخت بناهاي قديمي روستا شامل گل، سنگ، خشت، آجر و چوب است. در ساخت خانه‌هاي جديد از مصالح سيمان، گچ، تيرآهن و مانند آن نيز استفاده شده است.

مردم روستاي بوژان به زبان فارسي سخن مي‌گويند.

وجه تسمیه
«در مورد وجه تسمیه بوژان چند نظریه وجود دارتد. اول اینکه بوژان به معنای رشد کرده است، دوم اینکه نام گیاهی است که برگ های ریز و ساقه های دراز دارد و در این روستا به وفور یافت می شود و سوم اینکه کلمه بوژان گرفته شده از پسوند مناطقی است به نام چشمه ساران یا مرغزاران.» اما در نهایت به گفته آقای رضوانی بوژان به معنای مکانی است که در آن درختان سرسبز و رودهای پر آب جاری است.

اقتصاد و محصولات بوژان
اقتصاد روستای بوژان بر پایه فعالیت‌های زراعی، باغداری، دامداری، امور خدماتی و تولید صنایع‌ دستی می‌باشد و میوه جات باغات مهمترین محصول عمده زراعی این روستا است. آلبالو، گیلاس، گردو، آلو و زردآلو و انگور از محصولات روستا می‌باشد و همچنین با توجه به تنوع گیاهی کوهستان اطراف، پرورش دام، تولید گوشت، پشم گوسفند و فرآورده‌های لبنی در روستا رواج زیادی دارد. زنان نیز در فعالیت‌های زراعی و دامداری، تولید صنایع‌دستی با مردان روستا همکاری می‌نمایند. گندم و جو مهم‌ترين محصول زراعي اين روستاست.

آداب و رسوم روستا
در روستاي بوژان، آرامگاه امام‌زاده‌اي قرار دارد که مراسم سنتي و مذهبي مردم روستا در آن برگزار مي‌شود.
مردم روستاي بوژان در ايام مختلف شادي و غم، آئين‌ها و مراسم ويژه آن مناسبت را برگزار مي‌کنند. شمايل خواني از مراسم ويژه ايام محرم در اين روستا است. برگزاري مجالس جشن و شادي در عيد نوروز، سيزده به در و اعياد شعبانيه و عروسي‌ها در ميان مردم روستا رواج دارد.
بهره‌گيري از آوازها و آهنگي‌هاي محلي خراساني در جشن‌ها و عروسي‌هاي روستا معمول است. سازهاي دوتار، ترانه‌هاي محلي را در مراسم شادي همراهي مي‌کنند.
رقص چوب بازي، رقص معمول جوانان در مراسم عروسي است.
مردم روستاي بوژان اغلب از پوشاک محلي استفاده مي‌کنند. جوانان در جشن و شادي، لباس محلي بر تن مي‌کنند.

پوشاک و صنایع دستی
لباس زنان روستا، از پارچه‌هاي طرح‌دار و رنگارنگ دوخته مي‌شوند. قالي‌بافي و فرت‌بافي از صنايع دستي روستاي بوژان است که به دست هنرمندانه زنان و دختران بوژاني انجام مي‌شود.

غذاهای محلی
از غذاهاي محلي روستاي بوژان مي‌توان به بلغور شير، کشک، کوکو قارچ، کله‌جوش، حلواي محلي، فطير مسکه، نان تفدون (تافتون)، انواع آش، کباب، خورشت و آبگوشت اشاره کرد.

جاذبه های گردشگری منطقه
به دلیل موقعیت مناسب بوژان در میان رشته کوه بینالود، امکان دسترسی به ارتفاعات قله شیرباد، کلمیش، دریاچه مرتفع چشمه سبز، خط الراس پایور و … از این ناحیه فراهم شده است؛ بنابراین کوهنوردان زیادی از مسیر چشمه شکراب به قله شیرباد صعود می‌کنند. رشته کوه بینالود در محدوده بوژان دارای آبریزهای زیادی است که به صورت چشمه در سطح زمین جاری می‌شوند و تقریبا در تمامی مسیرهای کوهنوردی آن دسترسی به آب وجود دارد.

آبشار بوژان
بوژان در ارتفاعات سرسبز و سرشار از گلها و گیاهان دارویی قرار دارد و چشم اندار دره سرسبز روستا و رودخانه جاری آن همراه با منظره کشتزار و باغ‌های گسترده، جلوه بسیار زیبا و تماشایی دارند. روستا در شیبی ملایم در دو سوی دره در میان باغات واقع شده و خانه‌ها در این شیب، به صورت پلکانی چیده شده‌اند. از دیگر جاذبه‌های روستا آبشارهای زیبای بوژان است که از ارتفاعات شمالی روستا سرازیر می‌شود. این مناظر پس از طی چند ساعت پیاده‌روی از داخل روستا به سمت شمال قابل دسترس می‌باشد.

مرتبط:

نیشابور _شکوه تمدن ایران‌زمین

سفر به دره هفت غار نیشابور

باغرود _گردشگری طبیعی در نیشابور

نگاهی به ابريشم بافی و سابقه دیرینه آن در استان گلستان

با توجه به فرهنگ ديرينه نقاط مختلف کشور و سنت‌های مردم، بافت انواع پارچه، روسری، چادرشب و دستمال ابريشمی در مناطق مختلف انجام می‌گيرد.

پارچه‌های ابريشمی رنگارنگ با طرح‌های ساده، راه‌راه و چهارخانه تولیدشده با دستگاه بافت دستی با عرض تقريبی ۴۰-۳۰ سانتيمتر و به طول چله ۱۰۰ متر و يا بيشتر، غالباً در مناطق راميان، مينودشت و ترکمن‌صحرا بافته می‌شود. در طرح و نقش توليدات اين دو منطقه تفاوت‌های محسوسی که ريشه در فرهنگ‌ و سنت‌ هر منطقه دارد قابل‌مشاهده است.

بنا به شواهد تاريخی، کشف کرم ابريشم و پرورش آن برای نخستين بار در چين باستان اتفاق افتاد. اما به‌هرحال پس از حدود ۳ هزار سال پنهان‌کاری، ديگر جوامع از شيوه پرورش و تهيه ابريشم اطلاع يافتند.

پرورش کرم ابريشم به‌تدریج در جوامع مختلف خصوصاً ايران گسترش پیدا کرد به‌طوری‌که يافته‌های حفاری مارليک و چراغعلی تپه، گويای رشد صنعت ريسندگی و بافندگی مردم روستانشين ايران در دوره ماقبل تاريخ است.

در محدوده فعلی استان گلستان، ابريشم‌بافی و توليد آن دارای سابقه‌ای ديرينه است. با توجه به منابع تاريخی، در دوره حمله مغولان و عهد صفويه، گرگان يکی از مناطق مهم توليد ابريشم ايران بوده است.

مواد اوليه پارچه‌های بافته‌شده در منطقه گرگان و دشت که به سبک پارچه‌های ابريشمی چينی است، الياف ابريشمی، رنگ، نخ‌های طلايی و نقره‌ای است. الياف ابريشمی، چله و پود آن را تشکيل داده و نخ چله چهار يا پنج لا است و ابريشم جفت بافت به‌عنوان پود عمل می‌کند و نخ‌های طلايی و نقره‌ای برای تزئين در پود استفاده می‌شود.

ابريشم

يکی از ابزار اصلی بافت ابریشم، دار يا دستگاه بافت است که شامل يک نورد چوبی می‌شود و عملکرد آن در دستگاه محکم کردن نخ ابريشم و تابيدن پارچه به دور آن و ردیف کردن نخ‌ها برای بافندگی است. از ديگر بخش‌های دستگاه می‌توان به بافت، نورد گردان، پايه، شانه، قرقره و پدال اشاره کرد.

قبل از بافت پارچه نخست بايد ابريشم تهيه کرد. بنابراين پس از پرورش کرم ابريشم، پيله‌های به‌دست‌آمده را به‌منظور تهيه ابريشم خام داخل پاتيل آب جوش ريخته و با به هم زدن پيله و پيدا کردن سر تارها، ابريشم‌کشی صورت می‌پذيرد. پس از پاک کردن ابريشم، آن را تاب‌داده و نخ توليد می‌شود. سپس سفيدگری به وسیله خاکستر انجام‌شده و آنگاه رنگرزی الياف صورت می‌گيرد.

رايج‌ترين رنگ‌های مورد استفاده در ابريشم‌بافی رنگ‌های آبی، قرمز، سبز و مشکی است که در گذشته از رنگ‌های طبيعی چون روناس، پوست گردو، پوست انار و… استفاده می‌شد که از ثبات بالايی برخوردار بود اما امروزه از رنگ‌های شيميايی بادوام کم استفاده می‌کنند.

برای چله‌کشی در بافت پارچه‌های ابريشمی از روش چله‌دوانی و به‌صورت ماسوره استفاده می‌شود و هر ۸۰ تار، يک چله به‌حساب می‌آيد و برای بافت از ۱۰ چله استفاده می‌کنند. تارها بايد از گورد و از بين دندانه‌های شانه عبور کنند.

پس از آماده شدن دار، بافنده بافت را با فشار پدال شروع کرده و موجبات بازشدن تارها از هم، و عبور پود از آن فضا را فراهم می‌سازد. آنگاه شانه را محکم بر روی پودها می‌کوبد. به همين ترتيب با تکرار اين مرحله طرح خاصی که از قبل طراحی‌شده بافته می‌شود.

در بافته‌های ترکمنی و راميان اختلافاتی در زمینه طرح و رنگ وجود داشته است. به‌عنوان‌ مثال در بافته‌های ترکمنی بيشتر از طرح راه‌راه عمودی و حاشيه‌دار استفاده می‌کنند اما در مناطق راميان و مينودشت اغلب از طرح چهارخانه و حاشیه‌دار بهره می‌گيرند.

ابريشم

امروزه در نقاط مختلف استان گلستان به‌ویژه در راميان، مينودشت و بخشی از مناطق ترکمن‌صحرا همچون روستاهای نزديک کلاله، شامل بايندر، پيش کمر، قازان قيه، شارلق، دالي بوقاج و در ناحيه جرگلان و اکثريت روستاهای آن از باقلق تا حصارچه بافت پارچه و ساير محصولات ابريشمی رواج دارد. علاوه بر مناطق مذکور در روستاهايی همچون النگ، شاهکوه (چهارباغ) و سرکلاته (کردکوی) اين فعاليت به شکل محدودتری انجام می‌شود.

توليدات ابريشمی شامل پارچه‌های لباس تمام ابريشم، روسری، شال‌گردن، چادرشب، نوار ابريشمی حاشيه لباس، دستمال، حوله، سفره و… است. البته با رواج پارچه‌های مصنوعی ارزان‌قیمت کاربرد ابريشم به‌عنوان پوشاک از بين رفته و تنها در مراسم عروسی مورد استفاده قرار می‌گيرد اما در مناطق ترکمن‌نشين به دليل اهميت به حفظ سنت‌ها همچنان مصارفی این‌چنینی حفظ‌شده است.

نوغان‌داران راميان و مينودشت با استفاده از امکانات بسيار ساده به بافت‌های پارچه‌های ابريشمی به‌منظور تهيه لباس زنانه، چادرشب، روسری و دستمال می‌پردازند. طی دهه‌های گذشته با رواج پارچه‌های مصنوعی ارزان‌قیمت و گران‌قيمت بودن لباس‌های ابريشمی برای زنان تنها به‌عنوان يک زينت سنتی و ارزشمند تنها در مراسم عروسی استفاده می‌شود و کارگاه‌های ابريشم‌بافی روستايی تنها به بافت چادرشب و دستمال ابريشمی مشغول هستند.

مرتبط:

بازارچه‌های صنایع‌دستی در بازار تاریخی زنجان

خانه فروغ الملک شیراز

سیر تحول تاریخی لافت

دشت مرگور _نویافته‌ای از معماری صخره‌ای در ارومیه

در بازدید اخیری که از سوی کارشناسان اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان از بخشی از این منطقه انجام گرفت آثار تاریخی قابل توجه صخره‌ای شناسایی شد که تاکنون مورد شناسایی و مطالعه قرار نگرفته بود.

این آثار تاریخی مهم در روستای هلج از توابع دهستان مرگور بخش سیلوانای ارومیه قرار گرفته است، این آثار تاریخی شامل بقایای دیوارهایی سنگی در پایین دست صخره، اتاقک دستکند صخره‌ای، پناهگاه صخره‌ای جانبی و بقایای تاسیساتی در روی صخره و تعدادی علائم و فنجان نما (جوغن) است.

وجود اتاقک صخره‌ای دستکند

اهمیت عمده این مجموعه به دلیل احداث اتاقک صخره‌ای دستکندی است که در بخش جنوبی صخره دشت مرگور ایجاد شده است، بعد از طی مسافت و بالارفتن از دامنه صخره و در حاشیه جنوبی آن یک محدوده کوچک دالان‌مانندی با شیب ملایم و اندک وجود دارد که امکان دسترسی به این اتاقک صخره‌ای را فراهم می‌کند. فضای اتاقک به صورت مستطیلی است و اندکی در اضلاع طولی آن نامتقارن است.

یکی از اضلاع طولی آن ۳ متر و ضلع دیگر چسبیده به بدنه و پناهگاه صخره‌ای ۳/۸۰ متر است، عرض اتاق، هم در ابتدای ورودی و هم در قسمت انتهای اتاق  ۲/۲۰ متر است و ارتفاع آن از کف تا بلندترین نقطه به حدود ۲ متر می‌رسد. سقف اتاق انحنای قوسی اندکی دارد و در نوع خود جالب توجه است، تراش و تسطیح فضای داخلی و دیواره‌های اتاق به خوبی انجام گرفته و همین امر نشان‌دهنده تلاش سازنده برای ایجاد سطوحی صاف و بدون برجستگی است ولی آسیب‌های ناشی از گذر زمان و تخریب‌های انسانی در آن به خوبی قابل مشاهده است.

بقایای دو طاقچه کوچک

در دیواره داخلی جنوبی بقایای دو طاقچه کوچک به فاصله حدود یک متری از یکدیگر دیده می‌شود که به شدت مورد تخریب قرار گرفته است.

در سقف و انتهای اتاق و در دیواره صخره‌­ای این بخش حفره­‌هایی به دست افراد ناآگاه ایجاد شده و آسیب جدی به آن وارد شده است.

دیوارها، سقف و فضای داخلی اتاق، سطحی دودزده و تیره دارد و در طول دوران‌های گذشته بارها و بارها از سوی افراد محلی و به ویژه چوپان­‌های دشت مرگور مورد استفاده قرار گرفته و روشن کردن آتش در این فضای بسته باعث ایجاد تیرگی، سوختگی و سطوح سیاه‌­رنگ دیوارها شده است.

حفره‌هایی که نشان از جاری بودن آب دارد

علاوه بر این، در سطوح دیواره‌­های داخلی و سقف، حفره‌­های کوچکی وجود دارد که رسوبات آنها نشان می‌­دهد به احتمال بسیار در گذشته از این دهلیزهای کوچک آب جاری بوده است.

بستر اتاقک به صورت سنگی بوده و بقایای اندکی از خاک و نهشته‌های رسوبی دارد که به نظر می‌رسد مرور زمان و عوامل جوی همچون باد و باران در ایجاد این وضعیت تاثیرگذار بوده است.

کشف و شناسایی این آثار از نظر برخی ویژگی‌ها و شرایط حاکم بر ایجاد این نوع خاص از معماری صخره‌ای در منطقه شمال‌غرب ایران حائز اهمیت است.

به‌رغم وجود آثار صخره­‌ای و دستکند متعددی در غرب دریاچه ارومیه و محوطه‌­هایی همچون قلعه اسماعیل­‌آقا، کل خرابه، محوطه سیدک، تل تخت ناناس، دره‌خان و غیره که عمدتاً به دوران اورارتوها منتسب هستند، با این وصف، سبک و نوع معماری صخره‌ای نویافته در هلج از جهاتی با معماری صخره‌­ای اورارتو متفاوت است.

این آثار با توجه به سبک حجاری آنها به احتمال زیاد در هزاره اول قبل از میلاد احداث شده‌اند، با توجه به اهمیت آنها مراحل مستندنگاری و تهیه پرونده برای ثبت در فهرست آثار ملی کشور از سوی همکاران معاونت میراث‌فرهنگی در دست اقدام است و با ثبت این آثار در آینده نزدیک مقدمات حفاظت و تعیین عرصه و حریم و مطالعات گسترده‌تر فراهم خواهد شد.

* گزارش از بهروز خان‌محمدی، کارشناس باستان‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی

مرتبط:

آذربایجان _سرزمین قلعه‌ها

سفر کلیبر _بهشت آذربایجان

آبشار شلماش _زیبایی آذربایجان غربی

عمارلو گیلان، هنری برآمده از طبیعت

تمایل به حفظ سنت‌ها و آداب فرهنگی و اجتماعی در جوامع بومی و روستایی سبب ماندگاری هنرهای سنتی و عامل مؤثری در انتشار فرهنگ این جوامع است.

بخش عمارلو از توابع شهرستان رودبار از جمله مناطقی است که ساکنان آن به حفظ فرهنگ و هنر خود همت گمارده‌اند.عمارلو منطقه‌ای صعب‌العبور است که اغلب بومیان و وابستگانشان در آن در رفت و آمدند و از امکانات رفاهی کمی برخوردار است. سرمای زودرس و بارش برف در فصل پاییز و زمستان تردد در این منطقه را مشکل می‌سازد.

تاریخ کهن عمارلو

با توجه به مدارک و مستندات تاریخی، عمارلو روزگاری از رونق بسیاری برخوردار بود. آثار مکشوفه از گورستان‌های باستانی خود گواهی بر این مدعا است. از آثار زیبای برجای مانده از این منطقه می‌توان به جام طلای عمارلو و ویرانه‌های باستانی از جمله پل تاریخی انبوه اشاره کرد.

یکی از مشاغل اصلی این مردمان کوه‌نشین دامداری است و پشم گوسفند به عنوان ماده اولیه همواره در دسترس آنان است. این امر سبب پیدایش و گسترش انواع دست‌بافته‌ها در میان خانواده‌های روستایی و شبانی بر اساس نیاز و مصارف شخصی و یا برای تقویت بنیه اقتصادی شده است.

از طرفی با افزایش تولیدات ماشینی و سهولت دسترسی به محصولات صنعتی که هزینه کمتری را هم در بردارد، از تعداد متقاضیان هنرهای دستی کاسته شده و در نتیجه بافندگان برای کسب درآمد ناگزیر به مشاغل دیگر روی آورده‌اند و این هنرها در معرض خطر فراموشی قرار دارند.

در عمارلو برای حلاجی پشم از وسیله‌ای به نام شانه استفاده می‌شود. شانه وسیله‌ای است فلزی با دندانه‌های بلند که به صورت عمودی بر پایه‌ای فلزی متصل شده است. برای ریسندگی پشم از وسیله‌ای به نام چولّوک که نوعی دوک است، استفاده می‌شود.

در عمارلو برای رنگرزی از گیاهانی نظیر روناس، پوست انار، پوست پیاز، پوست گردو و نیل استفاده می‌شد. البته امروزه اغلب برای رنگرزی الیاف پشم به جای مواد گیاهی از مواد شیمیایی استفاده می‌شود.

الهام از طبیعت برای طرح و نقش دست‌بافته‌ها

طرح و نقش در دست‌بافته‌های عمارلو مانند سایر مناطق روستایی و عشایری ایران با الهام از طبیعت و محیط اطراف شکل گرفته است و زنان و دختران عمارلو با تکیه بر سلیقه و خلاقیت  خویش نقش‌های سنتی و کهن را در قالب طرح‌هایی زیبا بازآفرینی می‌کنند.

این نقش‌های انتزاعی به لحاظ تکنیک بافت به صورت هندسی هستند و با استفاده از رنگ‌های شاد و سر زنده بافته می‌شوند. هر نقش، نام و اصطلاحی محلی دارد که در میان بافندگان متداول است.

دست‌بافته‌های عمارلو شامل انواع بافته‌های داری نظیر (گلیم، خورجین، مَفرَش، کَفَل پُشتی، پِلِزار، دست توربَه)، بافته‌های دستگاهی (جاجیم، جوال، موج)، بافتنی‌های سنتی(جوراب، دستگیره)، و سایر دست‌بافته‌ها (تِنگ و جِل تِنگ) و نمد است. بر روی هر کدام از این دست‌بافته‌ها نقش‌های خاصی به چشم می‌خورد. در مجموع می‌توان این نقش‌ها را به چهار دسته نقش‌های هندسی، نقش‌های هندسی- گیاهی، نقش‌های هندسی- جانوری، نقش‌های هندسی- ابزاری تقسیم کرد.

رنگ‌های به کار رفته عبارتند از قرمز، سیاه، سفید، آبی، سبز، زرد، قهوه ای، نارنجی (در اصطلاح محلی بدان کاش گویند) که از طبیعت به دست می‌آیند.

رنگ غالب در دست‌بافته‌های سنتی عمارلو رنگ قرمز است که قسمت‌های زیادی از زمینه را در بر می‌گیرد و رنگی که در کنار آن قرار می‌گیرد اغلب سیاه است. البته کاربرد رنگ سفید در جوار این رنگ‌ها از تیرگی سطح کار می‌کاهد و تعادل و زیبایی خاصی به آن می‌بخشد.

این دست‌بافته‌ها و نقوش در طول زمان تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل گرفته‌اند که این عوامل را می‌توان طبیعت و محیط اطراف، فرهنگ و شیوه زندگی و مهاجرت دانست.

دست‌بافته‌های پشمی نظیر جوراب و… عایق خوبی در برابر سرمای زمستان‌های سخت این منطقه‌اند. همچنین از آنجا که مردم عمارلو در گذشته اغلب کوچ‌نشین بودند و وسیله حمل و نقل قاطر بوده است، دست‌بافته‌هایی نظیر مفرش، خورجین و کفل پشتی تهیه می‌شد که متناسب با این نوع شیوه زندگی پدید آمده بودند. همچنین برای سهولت حمل و نقل به هنگام کوچ، دارها و دستگاه‌های بافندگی نیز از قطعاتی مجزا و نسبتاً سبک تشکیل می‌شدند. در حال حاضر نیز از همین ابزار و دستگاه‌ها استفاده می‌شود و تغییری در روند تولید حاصل نشده است.

عمارلو، پذیرای اقوام مختلف

بخش عمارلو در طول تاریخ پذیرای مهاجرانی از اقوام و گروه‌های  مختلف بوده که اغلب، مهاجرت آنها اجباری بوده است.

از جمله گروه‌های مهاجر اقوام کرد، لر، تالش و تعدادی از مردم منطقه کلاردشت مازندران هستند.این اقوام که هر کدام با فن بافت آشنایی داشتند، سبب رواج انواع دست‌بافته‌ها و نقش‌های متنوع در عمارلو شده‌اند.

متأسفانه امروزه این هنرهای ارزشمند و اصیل رنگ باخته‌اند و رو به فراموشی گذارده‌اند که این امر ناشی از عواملی از جمله پیشرفت تکنولوژی و رواج تولیدات صنعتی، تغییر در شیوه زندگی و منسوخ شدن برخی از آداب و سنن، نبود بازار کار و عدم کسب درآمد، کمبود سرمایه و ضعف مالی بافندگان و صعب‌العبور بودن منطقه و تردد کم است.

این در حالی است که دست‌بافته‌های بومی عمارلو گنجینه‌ای از هنر، فرهنگ، باورها و تفکرات مردم این منطقه به شمار می‌رود و احیاء و توسعه آن می‌تواند به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی  تبعات مثبتی نظیر حفظ اصالت‌های بومی، تقویت بنیه اقتصادی، گسترش مبادلات فرهنگی، توسعه صنعت توریسم و جلوگیری از مهاجرت بی‌رویه روستاییان به شهرها به دلیل کاریابی در پی داشته باشد و عاملی برای جذب گردشگران و اشتغال زایی و کسب درآمد خانوارهای روستایی و در نتیجه ایجاد رفاه بیشتر شود.

* برگرفته از کتاب دست‌بافته‌های عمارلوی گیلان، نوشته سیده سارا مظفری‌فر، کارشناس ارشد صنایع‌دستی و کارشناس مسئول توسعه و ترویج معاونت صنایع‌دستی استان گیلان

مرتبط:

آیا از عروس گیلان و بهشت‌های زمینی خبر دارید؟

ساحل چمخاله _ساحلی اروپایی در گیلان

سفر به ییلاقات رویایی و باورنکردنی ماسال گیلان

نمایش تنوع قومیت‌ها در موزه اقوام گرمسار

شهر گرمسار به علت حضور پنج قوم بزرگ و مهم ایران به عنوان جزیره اقوام شهرت دارد و به همین دلیل طرح محتوایی موزه شهر بر مبنای مردم‌شناسی و قوم‌شناسی تهیه و تدوین شد.

مردمانی از ۵ قوم بزرگ در گرمسار زندگی می‌کنند

مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین اقوام ساکن در گرمسار  می‌توان به  اقوام ترک زبان که از مناطق شمال‌غرب و شمال‌شرق کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام لر که از مناطق مرکزی و جنوب‌غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام کرد که از مناطق غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند،  اقوام عرب که از اعراب نجد عمان هستند و سایر گروه‌های عرب که از اعراب خوزستانی ساکن در استان فارس بودند به گرمسار کوچانده شده‌اند و  اقوام الیکایی که از  منطقه الیکا واقع در مازندران به منطقه گرمسار و آرادان برای دامداری کوچ کردند و  بخش عمده جمعیت روستاهای آرادان و گرمسار را طوایف مختلف ایل عشایری الیکایی تشکیل می‌دهند (الیکایی‌ها به ۹ طایفه بزرگ گیلوری، قندالی، قاسمی، عاشوری، ابولی شاه حسینی، قنبری، گلینی و کاشانی تقسیم می‌شوند) اشاره کرد.

در مجموع مهاجرت به واسطه بازرگانی، کوچ اجباری از سوی حکومت‌ها، انتقال نظامیان به همراه خانواده‌هایشان برای حفاظت از خوار (گرمسار قدیم) سه اصل مهم مهاجرپذیر شدن این منطقه در گذشته دور بوده است.

تنوع قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه

تنوع این قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه‌ای برای حفظ این یادگاران کهن را فراهم کرد و در موزه اقوام گرمسار  در فاز اول و با بررسی و برنامه‌ریزی همه جانبه، ۴۲ ویترین شامل ابزار، ادوات و پوشش اقوام مختلف وارد شده به گرمسار به نمایش گذاشته شد و طی ۱۰ سال فعالیت در فاز دوم تلاش شد تا با استفاده از تعداد ۱۱ عدد مجسمه‌ مومی در اندازه انسانی، مشاغل، کارکرد ادوات کشاورزی و آهنگری، باغداری، پزشکی و عشایری به علاقه‌مندان نشان داده شود و همچنین اشیای به نمایش گذاشته شده در موزه کامل‌تر و پربارتر شود.

۳۵۰ قطعه شیء در موزه اقوام

در حال حاضر موزه اقوام با داشتن حدود ۳۵۰ قطعه شیء تاریخی در ۴۲ ویترین و فضای نمایشی با کاربری‌های مختلف تزئینی، آشپزخانه‌ای، پوشش اقوام مختلف ایرانی، ادوات کشاورزی، پزشکی، باغداری، شترداری و گلیم‌بافی پذیرای علاقه‌مندان به موزه است.

 این موزه طی یک دهه فعالیت مداوم با اجرای برنامه‌های مختلف آیینی، ملی، مذهبی، جشنواره‌های سنتی و با هدف آشنایی هر چه بیشتر مردم با سنت‌ها و پیشینه گرمسار و ارتباط هرچه قوی‌تر با فرهنگ‌های مختلف کشور و منطقه به فعالیت پرداخته است که خوشبختانه آنچه که مسلم بود بازتاب خوب این فعالیت‌ها بین خردسالان و نوجوانان بوده است.

این موزه و اشیای آن برای کودکان و نوجوانان که بیشتر اشیای موزه‌ای را با چشم خود و از نزدیک ندیده‌اند و تنها در عکس‌ها، فیلم‌ها و تلویزیون با آن برخورد داشته‌اند، بسیار جذاب است.

ساختمان تاریخی، جاذبه موزه اقوام

یکی از جاذبه‌های موزه اقوام گرمسار، ساختمان تاریخی آن معروف به خانه باقری است. ساختمان باقری سال ۱۳۱۰ به سبک خانه‌های مناطق گرمسیری دوره قاجار ساخته شده است.

 مالک اصلی ساختمان میرزا علی آقا باقری از خیرین و مالکان شهر گرمسار و فرزند مرحوم حسن آقا باقری است که بخش زیادی از زمین‌های گرمسار متعلق به او و خانواده‌‌اش است.

میرزا علی آقا باقری این عمارت (خانه باغ) را برای سکونت خانواده‌اش و رسیدگی به املاک اجدادی، به دست معمار یزدی با رعایت اصول ساختمان‌سازی در مناطق گرمسیری ساخته است و با توجه به اینکه آفتاب گرمسار در فصل تابستان بسیار تند و سوزان است، بر همین اصل، خانه را پایین‌تر از سطح حیاط می‌ساختند که خنکی و رطوبت موجود در خاک به داخل خانه منتقل شود و در فصل گرم سال هوای داخل اتاق‌ها خنک تر از بیرون باشد و بر همین اساس خانه باقری حدود ۷۰ سانتی‌متر از کف حیاط گودتر ساخته شده است.

این عمارت در زمان ساخت در باغچه‌ای به مساحت حدود ۸هزار متر در دو بخش احداث شده است، بخش اول شامل عمارت مسکونی و بخش دیگر متشکل از خزینه، آب‌انبار، کوره گرم کردن آب، مطبخ و محل نگهداری احشام بوده است که به مرور زمان همه آن‌ها از بین رفته و تنها خزینه و آب‌انبار آن باقی مانده است.

نمای درونی و بیرونی ساختمان آجر با بندکشی گچ و خاک است که اگر گوشه‌ای از این نما را کنار بزنیم، داخل آن خشت‌های گلی را می‌بینیم که با اندود گل اسکلت اصلی بنا را به وجود آورده است و سپس روی آن نماسازی آجر انجام شده است.

 به طور کلی در سده‌های گذشته خانه‌ها دارای اتاق‌های زیاد و تودرتو بوده است که قطعا خنک کردن و گرم کردن اتاق‌ها نیازمند تمهیدات خاص و اساسی بوده است که باید از فنون علمی معماری استفاده می‌کردند و یکی از این فنون استفاده از بادگیرها بوده است که در مناطق گرمسیر از این بادگیرها در تمام بناها استفاده می‌کردند مثل شهر جهانی یزد که بلندترین بادگیرهای دنیا در این شهر احداث شده است.

در ساختمان باقری نیز این فن در چهار درگاهی ضلع شرقی و غربی بنا به صورت ساده‌تر اجرا شده است، البته لازم به ذکر است که بادگیرها طبق استاندارد معماری به سرداب و اتاق‌های دارای حوض آب منتهی می‌شوند اما در ساختمان باقری این اصل کمی متفاوت اجرا شده است، یعنی زیرزمین و یا حوض‌‎‌خانه ندارد اما در طبقه اول و طبقه دوم تا پشت بام  فضای خالی در دیوارها تعبیه شده است که جریان هوا در بدنه بنا به آسانی اتفاق بیافتد، به علاوه در کنار استفاده از بادگیر، به کار بردن درها و پنجره‌های زیاد در دو ضلع ساختمان به راحتی گردش هوا را در کل ساختمان به جریان انداخته است.

در سال ۸۸ و باگذشت ۷۸ سال از زمان احداث این بنای زیبا، ساختمان مورد مرمت اساسی قرار گرفت و در نهایت کفپوش بنا تغییر و بندکشی‌های دیوارها مرمت شد و با توجه به اینکه تیرهای چوبی سقف طی سال‌ها به وسیله موریانه آسیب‌های جدی دیده بودند تعویض و مجدد احیا شده است. همچنین اندود گچ دیوارها سبک سازی و مجدداً انجام شد.

در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۹ ساختمان باقری که در سال ۷۸ ثبت آثار ملی شده بود از کاربری مسکونی و در مدت زمان کوتاهی که اداره میراث‌فرهنگی شهرستان در آن فعالیت داشت، تغییر و تبدیل به موزه مردم شناسی شهر گرمسار شد.

* گزارش از پریسا صبوری کارشناس باستان‌شناسی و مدیر موزه اقوام گرمسار

مرتبط:

گرمسار؛ نزدیک‌ترین جاذبه کویری به پایتخت

یخچالی که در دل کویر موزه شد

گرمسار صاحب دریاچه مصنوعی می شود