چشمه حاج محراب بمو

سفرنامه چشمه حاج محراب بمو

تاریخ: ۱۳۷۲/۰۷/۳۰

طبق معمول، شرکت کنندگان در جلوی اداره جهانگردی جمع شدند و پس از تاخیر ۱۰ دقیقه ای مینی بوس دوم ساعت ۰۶:۱۵ آماده حرکت شدیم که متاسفانه یکی از مینی بوس ها پنچر شد به همین خاطر تا ساعت ۰۶:۳۰ همگی در جلوی اداره بودیم تا نهایتا” به سمت اکبرآباد حرکت کردیم. پس از گذشتن از باجگاه و رسیدن به پالایشگاه منتظر پیدا کردن جاده چشمه حاج محراب شدیم که متاسقانه پیدا نکردم، حدودا” اطراف پالایشگاه بود من قبلا” آمده بودم ولی متاسفانه پیدا نشد بهمین خاطر مجبور شدیم که به سمت پالایشگاه برویم و پس از جویا شدن از درب پالایشگاه مسیر سمت چپ پالایشگاه ( جاده کمربندی پالایشگاه ) گرفته و به سمت جاده حاج محراب حرکت کردیم. با گذشتن از اطراف پالایشگاه به جاده خاکی رسیدیم و پس از ادامه جاده به سمت راست و مزارع و باغ های آن اطراف به سمت کوه بمو رفتیم. حدود ۵ دقیقه نگذشته بود که به مرکز پارک رسیدیم و بعداز واردشدن و کمی استراحت و استفده از دستشویی در ساعت ۰۸:۰۰ با هماهنگی مسئولین پارک به سمت چشمه حرکت کرده و پس از گذشت حدود ۴۵ دقیقه البته به علت آرام حرکت کردن یکی از مینی بوس ها به چشمه حاج محراب رسیدیم. چشمه در این فصل هوای خوبی دارد و بعلت وجود استخر و درختان اطراف محل خوبی برای خانواده ها بود.
پس از صرف صبحانه و انجام مراسم روز پرستار با حضور یکی از مسئولین اداره سیروسیاحت و تحویل جوایزی به تعدادی از کادر بیمارستان و پایان مراسم همگی را به سمت یکی از ارتفاعات حرکت داده و راهپیمایی را به مدت دو ساعت انجام دادند. پس از بازگشت بساط نهار را پهن کرده و به سراغ خوردن نهار رفتیم پس از صرف نهار و استراحت پیاده مسافت کوتاهی را تا جاده دو راهی رفته و پس از سوار شدن افراد به سمت درب خروج رفتیم و پس از رسیدن به درب خروج هوا تاریک شده بود و با خداحافظی از مسئولین پارک در ساعت ۱۸:۰۰ به سمت شیراز حرکت کردیم، در ضمن ، در همین رفت و برگشت در میان دشت مقداری از حیوانات پارک را مشاهده کردیم؛ البته در موقع بازگشت که با تعدادی از آن ها کورس هم گذاشتیم.

مرتبط:

سفرنامه غار زکریا استهبان

سفرنامه تنگ سرخ یاسوج

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *