باغشاه بهشهر

باغشاه _عمارت دیوانخانه بهشهر

مجموعه باغشاه و عمارت چهلستون در مرکز بهشهر قرار دارد و از جمله آثار به جا مانده از دورۀ صفوی است . عمارت دیوانخانه که هم اکنون در اختیار شهرداری بهشهر است بر اساس آنچه که جهانگردان و سیاحان در وصف آن نوشته اند تغییرات بسیاری کرده است . بر اثر گذشت زمان استخر بزرگ مقابل عمارت باغشاه به فضای سبز تبدیل شده است . این بنا از داخل هم به دو طبقه تبدیل شده است اگر چه نمای خارجی آن در یک طبقه با طاق های قوسی شکل و پلکانی دو طبقه با کمی تغییر به همان گونه باقی است که سیاحان تصویر آنرا بازگو کرده اند .

بهشهر یا همان اشرف البلاد با آثاری به جا مانده از دوران صفویه یادگار شکوه و عظمت تاریخی است که این منطقۀ کوچک از کشور روزگاری را با آن سپری کرده است . در دوران قدرت خاندان صفوی مخصوصاً شاه عباس به دلیل ارادتش به مادرش خانم اشرف الملوک ابنیه و اماکنی برای تفریح و استراحت در این شهر احداث شد که با گذشت زمان و پس از فروپاشی دوران حکومت آن خاندان اگرچه تعدادی از این بناها مانند باغ صاحب الزمان ( در فراشمحله کنونی ) به کلی از میان رفت و از تعدادی دیگر تنها خرابه ای بر جا ماند  اما با احیای مجدد این مکانها و فراهم آوردن امکاناتی برای جذب توریست و گردشگر می توان شاهد شکوفایی مجدد این منطقه باستانی و تاریخی بود.

باغشاه بهشهر

باغشاه از دید جهانگردان

پیتر دلاواله جهانگرد ایتالیایی ۶ سال پس از شروع بنای اشرف به اشرف آمد و در قصر سلطنتی دیوانخانه ( باغ شاه ) به حضور شاه عباس صفوی رسید . وی در مورد ویژگیهای این مکان در سفرنامۀ خود توضیحات مفصلی را ارائه می دهد . در سفرنامۀ وی آمده است : ((اطراف شهر باز است و جز قصر شاهی که هنوز ساختمان آن به اتمام نرسیده و باغهای مربوط به آن و یک خیابان پر از دکان و مغازه و چند خانه که بدون نظم در وسط درختان ساخته شده و اطراف آنرا زمینهای وسیعی احاطه کرده اسـت چیز دیـگری در آن وجـود نـدارد . در این محل چشـمه های آب شیـرین و زلال زیاد است و به اندازه ای در آنجا درخت وجود دارد که خانه ها میان آن گم شده است و من موقع نوشتن یادداشت روزانه خود تردید داشتم که آیا باید اشرف را شهری در میان جنگل بنویسم یا آنرا جنگلی بدانم که بعلت سکونت افراد حالت شهر به خود گرفته است.))
وی در مورد ویژگیهای عمارت دیوانخانه نوشته است: (( این باغ که باغ شاه یا دیوانخانه نامیده می شود عبارت از مربعی است که در انتهای جلگه و در پای تپه های پر درخت واقع شده و پشت کاخ است. در بالای همین تپه هاست که شاه دستور داده خانه های زیادی که جزو عمارت باغشاه محسوب می شوند بنا کنند. دیوانخانه در وسط باغ واقع شده و عبارت از بنایی است که طول آن سه برابر عرض آن است. جلوی این بنا کاملاً باز است ولی در عقب و طرفین آن دیواری است که از پنجره های متعدد پوشیده شده است. فاصله کف عمارت باغشاه از سطح زمین دو پله است و قسمت باز بنا درست رو به شمال یعنی پشت به طرف درب ورودی است.

جلوی بنا خیابانی طولانی و سنگفرش قرار گرفته که در وسط آن جویی جاری است و از حوضی که در جلوی دیوانخانه ساخته شده دائماً آب به سوی این جوی جاری است.))

باغشاه بهشهر
ملگونوف دانشمند روسی در مورد بنای دیوانخانه در کتاب خود به نام سفرنامۀ مازندران آورده است: ((عمارت شاه عباسی که بنام دیوانخانه معروف بود در سال ۱۷۴۳ میلادی خالی شد و از نظر افتاد. در برابر عمارت حوضی است به عرض ۵۰ قدم، به طول ۶۰ قدم، به عمق یک ذرع و نیم و در دو طرف آن جویی سنگی تا دروازه قرار دارد و اطراف آن سوراخی برای نهادن شمعها تعبیه شده است. در جدار داخلی آبراهه های اصلی سوراخهایی ایجاد کرده بودند که ممکن بود در حدود هزار شمع روشن را در آنها نگاه داشت. شمعهایی نیز در اطراف استخر بزرگ روشن می کردند و به این مناسبت نام استخر نور بر آن اطلاق کردند.))
ژاک دمورگان فرانسوی که برای انجام تحقیقات علمی به مازندران آمده بود در مورد دیوانخانه این چنین نوشت: ((در وسط باغشاه، باغ بزرگی پر از سروهای صد ساله و تخت گلهای آراسته یافت میشود. در تمام طول این باغ جوی های منشعب از کوهستان که از آبشارهای متعددی نزول میکند جاری بوده ، حوض یا استخر وسیع چهارگوشی را آب می دهد.
. . . سابقاً این استخر در جلوی یک عمارت قابل سکنی تر از خرابه های قصر کهن ولی با  سلیقه ای نفرت انگیز جانشین شده است. (قصر دیوانخانه که طعمۀ حریق شد و سپس در زمان نادر شاه ساختمان دیگری بجای آن ساختند.)
. . . همه چیز مرا به قبول این نکته وا میدارد که این قصر برای مقر بزرگان به کار میرفته است . حیاط های بزرگ ، باغها و ایوانها این محل را بسیار مفرح می داشت . نکته عجیبی که من در باغات کشف کردم این است که هر یک از سنگهای بزرگی که تشکیل سنگفرش را می دهد حروف اول اسمایی را با خود دارد . در میان آنها شماره زیادی از حروف گرجی جلب توجه می کند.))

باغشاه بهشهر
رابینو محقق انگلیسی و نائب کنسول آن کشور در زمان محمد علی شاه قاجار به مازندران سفر کرد و در سفرنامۀ خود که مازندران و استرآباد نام دارد اطلاعات گرانبهایی در مورد اشرف به نگارش درآورد.
((اشرف که اکنون رو به ویرانی است عظمت خود را مدیون شاه عباس صفوی است. انحطاط این شهر در واقع با سستی خاندان صفوی شروع شد. این شهر سابقاً خرگوران نام داشت و متعلق به پیرزنی بود. شاه عباس آنرا از او خرید و شهر جدیدی در سال ۱۰۲۱ قمری تاسیس کرد.))
دونالد ویلبر عضو موسسه باستان شناسی ایالت متحده آمریکا در کتاب باغهای ایرانی و کوشکهای آن  در مورد بنای دیوانخانه می نویسد: ((بر روی سر در اصلی، تالاری بنام تالار نقاره خانه قرار داشت. چون در اصفهان و سایر شهرهای بزرگ ایران معمول بود که طلوع و غروب آفتاب را به وسیلۀ طبل و نقاره اعلام کنند. ساختمان مزبور (دیوانخانه) در زمان نادر شاه سوخت و به امر نادر شاه ساختمان دیگری به جای آن ساخته و به چهلستون معروف گشت.
. . . در پشت عمارت باغشاه استخری که در حدود ۳۰ تا ۴۰ متر مربع مساحت و عمق زیادی داشت قرار گرفته بود.
تنها اطلاعی که از این ساختمان در دست است این است که این بنا در حادثه حریقی از بین رفت و در زمان نادر شاه (۱۷۴۷ـ ۱۷۳۶ )ساختمان دیگری در آن محل بنا کردند و این بنای جدید را چهلستون نامیدند که اغلب ساختمان و باغ قبلی را نیز به همین نام می شناسند. این ساختمان را تنها ۱۲ ستون برپا نگه داشته بود ولی مشهور است که مردم ایران عدد چهل را بعنوان مترادفی برای تعداد زیاد به کار میبرند.))
البته ویلبر در توضیح دیوانخانه دچار اشتباه شده و مکانی را که دلاواله توضیح مفصلی در مورد آن داده و آن را دیوانخانه نامیده نمیشناسد . ((هیچگونه توضیحی از این باغ و عمارت آن داده نشده و نام آن نیز معلوم نیست.))

مرتبط:

آبشار اسپه او _آب سفید مازندران

جاذبه های گردشگری بکر مازندران برای سفری کم هزینه

جاذبه‌های گردشگری ساری

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *