اینجا همدان است
اگر نام و نشانی از همدان میخواهید باید از شکوه و زیبایی خانهاش بخواهید، از بلندای قامت الوند در دامنه دشت همیشه سرسبز، از شکوه داریوش تا خاطرات به یاد مانده هگمتانه.
از سرخی آتش نوشیجان تا آبی روشن علیصدر، در کلام باباطاهر و عینالقضات، در طعم تلخ و شیرین جوشاندههای بوعلیسینا و آواز مفتون، از بانگ اذان در مأذنههای مسجد جامع تا کوچه پس کوچههای بازارهای درهم تنیده.
از عشقهای نهفته در تابوتهای سنگی اشکانی و کوزههای سفالین نصفه و نیمه اکباتان، از خاطرات برج قربان و جلوه خداوند در نقش و نگار گنبد علویان، از ایوان کاشی امامزادهای و خون سرخ هشت هزار مرد سربلند که تاریخ ایستادگی را از سر نوشتند.
اینجا همدان است؛ دیاری با مردمانی یکدل و بی آلایش که زندگی را نقش میبندند در تار و پود روزگاران، گاه آرامش محض است در دشتهای سرسبزش و گاه جاری و خروشان است همچون سرابهایی که آواز زندگانی میخوانند.
هر گوشهاش یادگاری است و زلال حیات زندگانی که به وجد میآورد هر بینندهای را، شهری که یکپارچه زیبایی است، مقصودی که نمیشود به سادگی از آن دل کند و قصد دیاری دیگر کرد.
اینجا همدان است؛ اینجا تمام جهان را باید نظاره کرد.
شهر همدان، واقع در کوهپایه الوند، با توجه به آثار فرهنگی ما قبل تاریخی موجود در منطقه، دارای قدمتی از هزاره سوم قبل از میلاد و براساس پژوهشهای انجام شده در رابطه با سکونت کوچنشینان در پیرامون الوند کوه، به حدود پنج هزار سال پیش از میلاد برمیگردد.
در کتیبه یکی از پادشاهان آشوری(۱۱۱۵- ۱۰۷۷ قبل از میلاد) از همدان به نام «آمادانا» یاد شده است، در کتیبههای هخامنشی، نام این شهر را «هگمتانا» گفتهاند که به عقیده باستانشناسان، به معنی اجتماع و گرد آمدن است، در کتاب «سیمای ایران» آمده است: در تورات اخمثا نوشته شده که نام این شهر مرکب از «هاخای زندی» و «ثانای پالی»، که شاخهای از زبان سنسکریت است و ثانا به معنی ستان فارسی است که محل و مکان معنی میدهد و اخمث را به محل دوستی و شهر دوستی ترجمه کردهاند و این به آن دلیل بوده که مقر تابستانی شاهان ایران بوده است.
هرودوت مورخ یونانی بنیاد این شهر را به دیاکو(۷۲۷- ۶۷۵قبل از میلاد) پادشاه ماد نسبت میدهد اما حقیقت این است که چون در تاریخ اوایل ماد، تحقیقاتی به طور کامل انجام نشده از پیدایش اولیه شهر، اطلاعات درستی در دست نیست و چنین به نظر میرسد که پادشاه نام برده، در آبادانی و توسعه آن کوشیده است.
پس از اینکه این پادشاه مادی، همدان را به پایتختی برگزید، به دستور او استحکامات عظیمی شامل هفت حصار تو در تو که هر یک به رنگ خاصی بود، ساخته شد و مردم اطراف این حصارها، منازل خود را برپا کردند، به نظر اغلب پژوهشگران، «تپه هگمتانه» جزئی از بقایای همین استحکامات است.
اگرچه پس از انقراض مادها همدان مرکزیت نخستین را از دست داد اما به عنوان یکی از سه پایتخت هخامنشیان مورد توجه بود، وجود «کتیبههای گنجنامه»، بقایای ستونهای سنگی، کاخهای هخامنشی، جامها و الواح زرین و سیمین به دست آمده از این شهر تاریخی حاکی از اهمیت آن در دوره هخامنشی است.
در سال ۳۳۰ قبل از میلاد شهر همدان به دست اسکندر مقدونی ویران شد، در اواخر دوره سلوکی این شهر محل تلاقی آنها با اشکانیان بود تا اینکه در سال ۱۵۵ پیش از میلاد مهرداد اشکانی آن را تصرف کرد، از دوره اشکانی و سلوکی «مجسمه شیر سنگی»، بقایای یک گورستان در شهر همدان و آثاری از «معبد لائودیسه» نهاوند به یادگار مانده است.
همدان در دوره ساسانی یکی از ضرابخانههای حکومت بود و سکههای متعددی از این دوره کشف شده است، در کتابچهای به نام «شهرها» که حدود سال ۵۰۰ میلادی به زبان پهلوی نوشته شده بنای همدان به یزدگرد اول نسبت داده شده و این نشان میدهد که عملیات عمرانی مهمی توسط وی در این شهر صورت گرفته است.
دوران اسلامی همدان، با فتح نهاوند در سال ۱۸، ۱۹ یا ۲۰ هجری قمری توسط اعراب آغاز میشود، فتح نهاوند را «فتحالفتوح» مینامند چراکه با توجه به روایتها، پس از این پیروزی، فتوح اعراب در همه جای ایران تقریبا بیمانع پیش رفت بنابراین از سده اول هجری قمری، همدان نیز مانند قم و اصفهان و کاشا، هم محل تردد و توجه اعراب و هم مقر حکومت آنها شد.
از این زمان تا قرن سوم هجری قمری برخی از طوایف عرب در همدان ساکن شدند تا سرانجام از نیمه سوم هجری قمری خاندان علویان همدان که شاخهای از سادات حسنی بودند، به این شهر مهاجرت کرده، اعتبار و اقتدار فراوان پیدا کردند و ریاست شهر را که یک منصب افتخاری بود تا اواسط قرن هفتم هجری قمری بر عهده گرفتند، بنای ارزشمند و کم نظیر «گنبد علویان» که مانند نگینی بر تاریخ کهن همدان میدرخشد یادگار این دوره است.
با استناد به منابع تاریخی میتوان گفت خاندان علویان در فرهنگ و هنر این منطقه تأثیر بسزایی داشتهاند، خاقانی شروانی(۵۲۰، ۵۹۵ هجری قمری) در مثنوی «تحفهالعراقین» که شرح سفر خود را به عراق عجم، عراق عرب و مکه توصیف کرده، ضمن توصیف شهر همدان از یکی از افراد این خاندان محلی به نام مجدالدین نیز به نیکی یاد میکند:
اکناف عراق باغ دنیاست اما همدان بهار معنی است
چون در همدان سفر گرفتی حظ همدان که برگرفتی
آیی به مواقف سعادات جنات حیات بخش سادات
……………………………………………………………………………..
مجدالدین کاسمان گشایست عکس کفش آفتاب زایست
سید کوهیست کوه امکان حضرت بحریست بحر احسان
تصویرسازیهای فراوانی مانند توصیف خاقانی از همدان در سفرنامهها، منابع تاریخی و ادبی موجود است که حکایت از فراز و نشیبهای فراوان این شهر قدیمی در دوره اسلامی دارد، این دیار کهن اتفاقات فراوانی از قتل عام دسته جمعی مرداویج در سال ۳۱۹ هجری قمری، کشمکشهای فراوان بین سلسلههای حسنویه، دیلمیان و کاکویه در زمان حیات «باباطاهر» شاعر و عارف بزرگ، وزارت «بوعلی سینا» دانشمند و پزشک نامی ایرانی در زمان دیلمیان، پایتختی سلجوقیان، ویران شدن با حمله مغولان تا آباد شدن دوباره را به خود دیده است.
پس از ویران شدن کامل همدان به دست مغولان، این شهر در دوره ایلخانان تا حدودی اهمیت سابق را باز یافت و در زمان وزارت «خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی» مورد توجه خاص قرار گرفت، بناهای مهمی از دوره ایلخانی در همدان وجود دارد که نشان دهنده آبادانی شهر در این دوران است.
این شهر تاریخی بار دیگر در زمان تیمور ویران و حدود ۳۰۰ سال به فراموشی سپرده شد تا اینکه در دوره صفویه از نعمت آبادانی بهرهمند شد، ایجاد بناهایی مثل کاروانسراها، مدارس، پلها و … بیانگر توجه پادشاهان صفوی به آبادانی شهرها از جمله همدان است، از دورههای زند و قاجار نیز آثار قابل توجهی از جمله بازارهای سنتی همدان، تویسرکان و ملایر بر جای مانده است.
امروزه پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین با پیشینهای کهن که مختصری از آن شرح داده شد با بیش از ۱۸۰۰ بنای تاریخی و جاذبههای طبیعی، آب و هوای مطبوع، آداب و رسوم خاص منطقه، صنایع دستی زیبا و منحصربفرد و داشتن شهرهای جهانی لالجین، ملایر و تویسرکان یکی از مهمترین قطبهای گردشگری ایران به شمار میآید.
مرتبط:
بازار سنتی همدان یادگاری از دوره قاجار
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.