اشترانکوه

صعود به قله اشترانکوه ( دریاچه گهر )

رشته کوه سر به فلک کشیده اشترانکوه با قلل ۱۳ گانه و بلندی ۴۲۵۰ متر در ۵ کیلومتری جنوب شهرستان ازنا قرار گرفته و هرساله پذیرای کوهنوردان، توریست‌ ها و ایرانگردان و در پاره‌ ای موارد گردشگران خارجی می‌ شود.

صعود به قله اشترانکوه ( دریاچه گهر )

جمعه  ۱۳۶۹/۰۵/۰۹

 ساعت  ۶ بعدازظهر روز سه شنبه ۹/۵/۶۹ بعد از سوار شدن در اتوبوس از ترمینال شیراز حرکت کردیم. مقصد شهرستان درود اصفهان بود که به علت نبودن بلیط درود مجبورشدیم اول به  شهرکرد برویم و در صورت بودن بلیط از آنجا اقدام کنیم برای رفتن به درود.

ساعت  ۳:۳۰ به شهرکرد رسیدیم و صلاح در این دانستیم که به دروازه اصفهان شهرکرد رفته و به سمت جاده اصفهان – درود برویم. یک مینی بوس را کرایه کردیم و به سمت تیران حرکت کردیم ( ساعت ۴:۳۰ ) . حدود ساعت ۵:۰۰ به منطقه ای سرسبز و زیبایی پوشیده از درختان زیاد رسیدیم که سامان نام داشت و برای تفریح و گذراندن تعطیلات بسیار مناسب بود و محل تفریح اصفهانی ها،  یک هتل نیز در میان درختان بود که بسیار مکان مناسبی را برای پول در آوردن انتخاب کرده بودند. در ساعت ۵:۳۵ دقیقه به تیران رسیدیم؛ ارتفاع شهر ۱۸۲۰ متر بود و پس از کرایه کردن مینی بوس به سمت الیگودرز حرکت کردیم ( ۶:۴۵ ). پس از رسیدن به الیگودرز به سمت  ازنا ادامه مسیر دادیم. ازنا حدود ۱۰ کیلومتر با الیگودرز فاصله دارد؛ در ازنا به وسیله یک نیسان که کرایه کردیم به سمت روستای دربند حرکت کردیم. روستای دربند در کنار جاده ازنا به درود است و حدودا بیست کیلومتر تا ازنا فاصله دارد.  از شهر ازنا به سمت  درود حرکت کردیم؛ اشترانکوه در سمت چپ پدیدار شد.  از روستای دربند حدود  ۵ کیلومتر جاده خاکی است تا روستای تیون،  مکان استارت جهت صعود از این روستا است یک بلدچی هم دارد که کوهنوردان جهت صعود  او را همراه خود میبرند که  (( رضا بوستانی ))  نام دارد.  ساعت ۱۱:۲۰ در ارتفاع ۱۷۷۰  به سمت پناهگاه حرکت خود را شروع کردیم. مسیر به صورت جاده مالرو و به سمت چپ و کاملا مشخص بود؛ در ساعت ۱۲:۱۵ به ارتفاع ۲۱۳۰ متر رسیدیم و جاده مستقیم به سمت کوه ادامه داشت  که ما به علت دور شدن مسافت به سمت چپ تغییر مسیر دادیم و پس از گذشتن از یک دشت که زراعت نیز در آن شده بود و با سنگ چین هایی مسیر را مشخص کرده بودند به مکانی رسیدیم که مسطح بود و از یک طرف هم به وسیله  یال کوه پناه باد شده بود و عشایرها نیز آنجا سنگ چپین هایی جهت استقرار تهیه کرده بودند. یک چشمه در کنار کوه بود که جهت احشام مرتب شده بود.

ساعت۱۳:۴۰ در ارتفاع ۲۴۰۰ متر مسیری که از پائین  حرکت کردیم تا حالا که همه به سمت چپ سوق داشت، پس از وارد شدن به درون دره باریکی که مسیر آب بود به سمت بالا ادامه مسیر دادیم و پس از طی کردن دره به منطقه ای رسیدیم که شیب قله در روبرو کاملا مشخص و پناهگاه اول در سمت چپ با کمی دقت دیده می شد. از کنار جوب کوچکی که معلوم بود تازه آب در آن حرکت کرده به سمت پناهگاه اول حرکت کردیم ارتفاع ۲۵۱۰ متر است و در ساعت ۱۴:۴۵ به پناهگاه اول رسیدیم؛  ارتفاع در آنجا ۲۶۳۰ متر بود. چشمه ای در جلوی پناهگاه در حال جوشیدن بود که بواسطه آن باعث رفع خستگی و تشنگی ما شد و مکان مناسبی برای  صرف نهار؛  پس از خوردن نهار و استراحت کوچکی چشمه گل گل را به سمت پناهگاه دوم ترک کردیم. پس از اندکی راهپیمایی به مکانی مسطح رسیدیم که به شیب خیلی زیادی  ملحق می شد که به وسیله زیک زاک رفتن شیب را به پایان رساندیم. تمام مسیر از پناهگاه اول تا پناهگاه دوم فقط همین شیب است که نفس را از کوهنورد می گیرد. البته  در مسیر صعود بهتر است که بعد از کمی داخل ریزال بالا رفتن به سمت چپ رفته و از روی یالی که به وسیله سنگ بزرگی مشخص است ادامه مسیر دهید.

ساعت ۱۹:۲۰ بود که شیب را تمام کردیم و پناهگاه دیده  شد؛ گروه های زیادی آمده بودند. فلز کاری- باختران- نیروهای مسلح- درود کرمان ؛ جا برای ما در پناهگاه نبود. قله ها در روبرو یمان پدیدار بودند  ( گل گل- سبلان ) مسیر از سمت چپ به درون نعل اسبی بود که به علت دیر بودن شب را در کنار پناهگاه ماندیم و صبح صبحانه نخورده به سمت بالا حرکت کردیم ( ساعت ۶:۴۵ در ارتفاع ۳۵۸۰ متر ) پس از روبرو شدن با شیب دست راست پناهگاه به سمت قله حرکت کردیم و بعد از گذراندن شیب از روی خط الرس بر روی قله ها دامه مسیر دادیم. خط الرس مستقیم به سمت قله می رود شیب خوب بود و بچه ها با قدم های مناسب شیب را آسان صعود می کردند. در مکان ۳۷۰۰ کمی تقویت کردیم که به عنوان صبحانه تلقی شد.  ساعت ۸:۵۰ در ارتفاع ۳۸۵۰ متر نیز که شیب زیر قله را در پیش داشتیم یک استراحت کمی کردیم و یکباره قله را صعوددکردیم. ساعت ۹:۰۰ بود که به قله رسیدیم، یک گروه از فلز کاری و یک گروه ازنیروهای مسلح مشغول خوردن صبحانه روی قله بودند. بعد از احوال پرسی با آن ها  با دادن دست های خود به همدیگر به سمت قله حرکت کردیم.

ارتفاع سنج ارتفاع را ۳۹۵۰ متر نشان می داد، دریاچه از این مکان کاملا مشخص بود، آنقدر زیبا بود که قصد کردم یک بار برای دیدن خود دریاچه بیایم و چند روز در کنار آن بمانم. در گرای ۲۶ درجه  کوه بلندی بود که به تصور من زرد کوه بود. گرای تیون ۶۴ درجه و گرای پناهگاه ۱۰ درجه است.

پس از تقویت خود برای رسیدن به  قله  ساعت ۹:۵۰ به سمت قله سن بران در سمت چپ قله حرکت کردیم و بعد از گذشتن از دو- سه دره که هیچ راهی در آن برای پائین رفتن نیست به بالای سر دره آبشار رسیدیم و تقزیبا می شود گفت که آخرین دره است ( ساعت  ۱۱:۰۰ )  بعد از صرف سنک کوئیک ، چایی و یخ در بهشتی که با برف و شربت به لیمو درست شده بود براه خود در داخل دره که با ریزال شروع می شد و تا بالای آبشار ادامه داشت ادامه دادیم. دره با شیب زیاد و با ریزال خیلی مناسب تا پائین آبشار ادامه دارد. ساعت ۱۲:۲۰ به آبشار رسیدیم در ارتفاع ۲۷۲۰ متر بود. پس از کمی استراحت  به سمت دریاچه حرکت کردیم ( ۱۲:۳۰ ) . بچه ها به علت بودن چنین ریزالی در مسیر برگشت چهره با نشاطی را داشتند و من خودم که اصلا احساس خستگی نمی کردم. پس از دنبال کردن رودخانه ای که از داخل دره به پائین می رفت به منطقه ای سر سبز با درختان زیاد رسیدیم که جمعیت زیادی نیزدر اطراف آن چادر زده  بودند. ساعت ۱۳:۳۰ به علت شلوغی به طرف آخر دریاچه که جنگل و درختان تیز در آنجا به صورت انبوهی بود رفتیم، پس از یک ساعت راهپیمایی در کنار دریاچه به جنگل های آخررسیدیم که با تعجب دیدیم که آنجا نیز شلوغ است. شب را نزدیک چشمه ماندیم و صبح با نهایت تعجب دیدیم که تعداد زیادی از اکیپ ها  صبح زود آنجا را ترک کرده بودند.

صبح با شنا ، ماهیگیری و قایق سوار روز را به نیمه رساندیم و ساعت ۱۳:۳۰ دریاچه را ترک کردیم (ارتفاع ۲۲۳۰ متر). ساعت ۱۴:۰۰ به ابتدای دریاچه رسیدیم، پس از گذشتن از یک شیب کوتاه در ادامه اشترانکوه حرکت کردیم و پس از ۴۵ دقیقه راهپیمایی به چشمه ای در قسمت چپ قرارداشت رسیدیم. بعد از گذشتن از رودخانه که در جلوی ما قرار داشت به یک شیب رسیدیم و با قدم های مناسب و کوتاه از شیب گذشتیم ساعت ۱۷:۰۰ . پس از انحراف به سمت راست و گذزاندن دو- سه یال به چشمه محمودی رسیدیم. ساعت ۱۷:۴۵  از اینجا جاده خاکی و ماشین رو بود که نیسان ها با گرفتن ۵۰۰ ریال افراد را به درود می رساندند که برای ما واقعا خیلی می ارزید که البته شانس آوردیم چون که در این موقع دیگر ماشین گیر نمی آمد. به سمت درود حرکت کردیم و پس از رسیدن به درود وقت را تلف نکرده و بلافاصله با ماشین های شخصی به طرف الیگودرز حرکت کردیم و ساعت ۲۲:۰۰ بود که به الیگودرز رسیدیم. پس از رفتن به دروازه اصفهان ( راننده  ی وانت بار می گفت، الیگودرز کوهی دارد به نام قالی کوه که خیلی دیدنی و جالب است و بهترین فصل آن مرداد و شهریور است )  و کرایه کردن یک وانت بار به سمت اصفهان حرکت کردیم که  ساعت ۴:۰۰ صبح به اصفهان رسیدیم و پس از استراحت کوتاهی در پارک سی و سه پل ساعت ۶ صبح به وسیله اتوبوس اصفهان به شیراز عزیمت کردیم.

افراد شرکت کننده در این سفر ۷ نفر بودند.

مرتبط:

دریاچه گهر _نگین اشترانکوه

دره نی‌گا ،پنهان شده در دل طبیعت ایران

دره شیرز _طبیعتی عجیب در دل زاگرس

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *